مریم احمدی شیروان/
آخرین روز ماه ذیالقعده سال 220 ه.ق، پیشوای نهم شیعیان، امام محمدتقی(ع) به شهادت رسید؛ امامی که هر چند در کودکی به امامت رسید اما ادامهدهنده راه و روش پدرش امام رضا(ع) و اجداد بزرگوارش بود. دوران زندگی و امامت جوادالائمه(ع) را عصر رواج اندیشههای اعتقادی و فلسفی در جهان اسلام میدانیم و برگزاری جلسات بحث و مناظره با دانشمندان مذاهب مختلف، آموزش و تعلیم و تربیت مردم بهخصوص اندیشمندان و همچنین افشای سیاستهای ضدانسانی و ضدمردمی حاکمان وقت، از جمله فعالیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی ایشان بود. در گفتوگو با حجتالاسلام مهدی عدالتیان از مدرسان حوزه علمیه مشهد، به عصر امامت آن حضرت پرداختیم.
شبههافکنی واقفیه به بهانه بچهدار نشدن امام رضا(ع)
حجتالاسلام مهدی عدالتیان با بیان اینکه دوران امامت امام محمدتقی(ع) دورانی پرتنش بود، میگوید: امام رضا(ع) تا سن 47 سالگی صاحب فرزندی نبود و این امر بهانهای برای معتقدان به واقفیه شد که به حضرت کنایه زده و به دلیل اینکه ایشان فرزندی ندارد، امامت حضرت را قبول نکنند. واقفیه گروهی از شیعیان بودند که بر امامت امام موسی کاظم(ع) توقف کرده و از اعتراف به امامت حضرت رضا(ع) و فرزندش سر باز زدند. آنها معتقد بودند امام کاظم(ع)، مهدی موعود است که در غیبت به سر میبرد و رجعت خواهد کرد؛ اما با تولد جوادالائمه(ع) و ادامه رهبری شیعیان پس از امام هشتم، این توطئهها تا حدودی خنثی شد.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه بیان میکند: البته عهدهدار شدن منصب ولایت در خردسالی هم سبب بروز شک و تردیدهایی درباره امامت ایشان شده و یکی از عوامل رویکرد گروهی از شیعیان به واقفیه شد، زیرا پذیرش امامت فرزند امام رضا(ع) که در سن کودکی بود، برای آنها سخت بود و به همین دلیل امامت ایشان را رد کردند. اما برخی از آنها برای یافتن حقیقت راهی مدینه شده و با طرح پرسشهای متعدد و پاسخ صحیح از امام جواد(ع) به امامت آن حضرت یقین پیدا کردند.
دوران جوادالائمه(ع) از جنجال برانگیزترین دورههای تاریخ شیعه است
عدالتیان تشریح میکند: دوران امامت امام جواد(ع) با دشواریهای فراوان و منحصر به فردی مواجه بود و علاوه بر واقفیه، فرقههایی مانند غلات و... نیز ظهور پیدا کرده بودند؛ ایشان برای مبارزه با این فرقهها که درصدد تغییر مسیر امامت بودند تلاش بسیار کردند. فضا و شبهات به وجود آمده جدید توسط خلفای وقت و فرقههای انحرافی همه سبب شدند دوران امامت حضرت جواد(ع) را یکی از جنجال برانگیزترین دورههای تاریخ شیعه بدانیم. این کارشناس دینی به نحوه ارتباط امام جواد(ع) با شیعیان نیز اشاره کرده و توضیح میدهد: با توجه به شرایط سخت آن دوره که مأمون میخواست خود را از قتل امام رضا(ع) تبرئه کرده و محب اهل بیت(ع) نشان دهد، امام(ع) را به بغداد فراخواند. پس از آن هم معتصم خلیفه شد و حضرت را از مدینه به بغداد آورده و ایشان را تحت نظر داشت. امام جواد(ع) با تمام محدودیتهای موجود، از طریق نصب وکلا و نمایندگان، ارتباط خود را با شیعیان حفظ میکرد.
وی عنوان میکند: در سازمان وکالت، تشکیلات مانند هرمی بود که امام معصوم(ع) در رأس آن قرار داشت. در بدنه هرم، وکلای خاص و در قاعده هم وکلای مقیم در نواحی مختلف شیعهنشین بودند و امام(ع) نقش اصلی را در رهبری و هدایت این تشکیلات بر عهده داشت. امام جواد(ع) به سراسر قلمرو حکومت خلیفه عباسی، کارگزاران و وکلایی را اعزام میکرد و با فعالیت گسترده آنان از تجزیه نیروهای شیعه جلوگیری میشد. کارگزاران امام در بسیاری از استانها مانند اهواز، همدان، سیستان، بُست، ری، بصره، واسط، بغداد و مراکز سنتی شیعه یعنی کوفه و قم پخش شده بودند. آن حضرت، با وجود فشارهای موجود توانست تشکیلاتی را که جد بزرگوارش امام صادق(ع) تأسیس کرده بود، حفظ کرده و گسترش دهد.
امام جواد(ع) با وجود سن کم، حقانیت خود را به اثبات رساند
عدالتیان در بیان راههای اثبات حقانیت امام جواد(ع) به عنوان نهمین امام شیعیان نیز میگوید: از آنجا که امامت حضرت در کودکی آغاز شد، حتی برخی شیعیان هم دچار نگرانی و تردید شده بودند. اما حضرت از دو روش استفاده کرد و توانست حقانیت خود را به اثبات برساند؛ نخست استدلال به آیات قرآن بود که ایشان به آیات نبوت حضرت عیسی(ع) و یحیی(ع) اشاره میکرد. او یادآور میشود: شیوه دیگر جلوه علمی حضرت بود. مأمون با روش خاص خود و در قالب ارائه وجههای از خود به عنوان دوستدار علم و دانش، با برگزاری مجالس مناظره تلاش داشت ترفندی را که برای امام رضا(ع) کارساز واقع نشده بود، در مورد فرزندشان امام جواد(ع) بهکار گیرد. اما آن حضرت با وجود کودکی و سن کم، در مواجهه با این توطئهها با پاسخهای دقیق و سنجیده، حقانیت خود را به عنوان امام شیعیان به اثبات رساند.
فعالیت فرهنگی همراه با تقیه؛ راهکار امام جواد(ع) برای رهبری شیعیان
مدرس حوزه علمیه مشهد به روشهای حضرت برای نشان دادن عدم مشروعیت نظام حاکم نیز اشاره کرده و بیان میکند: امام جواد(ع) با آگاهی از شرایط سیاسی و اجتماعی و فشار و کنترلی که بر ایشان اعمال میشد، علیه اهداف و نیات خلفا پرداخته و با فعالیتهای پنهانی و تشکیل جلسههای سری در این زمینه روشنگری و افشاگری میکرد. علاوه بر آن در مناظرهها و جلسات پرسش و پاسخ متعددی که برگزار میشد به صورت علنی به رد افکاری که برای امامت و ولایت برنامهریزی کرده بودند، میپرداخت. همچنین آن حضرت وکلایی را در سراسر جامعه انتخاب میکرد که هوادار حکومت نبودند و خودشان هم در موارد مختلف مخالفتشان را ابراز میکردند. به طور نمونه وقتی مأمون حضرت را به بغداد فراخواند و به اجبار دختر خود را به عقد ازدواج امام درآورد، میخواست امام جواد(ع) در بغداد بماند، اما حضرت به مکه رفته و پس از آن مستقیم به مدینه برگشت و به خواسته مأمون عمل نکرد. شیعیان که رفتار امام را میدیدند متوجه میشدند ایشان هیچ تأییدی بر رفتار حاکم ندارد، پس حکومت را غاصب و غیرخدایی و حاکمان را بیکفایت مییافتند.
نظر شما